آورِ فرناس | یقین نادان

تقدیم به پدر و مادر مهربان و بزرگوارم
همیشه به خاطر داشته باش که مهمترین چیز در زندگی عمل است، در راه و هدفی که به آن ایمان داریم. اگر در راه و هدف، حتی کوچکترین شکی وجود داشته باشد، ما را از عمل درست باز خواهد داشت. البته باید بگویم، فاصلۀ بسیاری میان حرف و عمل وجود دارد که اندازۀ آن درست مساوی فاصلۀ ما از تکامل است. من در زندگی خود کاستن از این فاصله را مدیون عزیزی هستم که معنی اسمش، کاریست که برای من انجام داد؛ یعنی بخشش. او عمل را به من هدیه کرد که بزرگترین هدیه برایم بود.
بابک ارجمندی
اردیبهشت ۱۳۸۰
پیشگفتار
آنچه این گونه بدون پیش درآمدی، به آشکار شدنش کوشش میکنم، چیزیست که از هنگامی که با من شد، زندگیام را فروریخت، ولیکن پارۀ آتشی در نهادم برافروخت که گرمایش را پایانی نخواهد بودن.
من، بیپروا به درون شکافی خواهم رفت که پرتگاه ژرفی بین دو دنیاست. این پرتگاه در بیرون کمند وابستگیها، درستیها، ناپاکیها، بایدها، نبایدها و... خود را پنهان کرده است.
گاه کسی به آن نزدیک میشود، ولی داناتر از آن است که خویش را به دام اندازد. از دیگر سوی، مردی بیباک از نابود شدن، خود را به آن میرساند، ولی آنچه میبیند نه آن است که شنیده و خوانده، بلکه در واژه نیاید و آن زیبا و دلرباست. و آزادی از ترفند آن ناممکن و یا به از بین رفتن میانجامد.
داستانی که من میآورم، در نخستین لحظههای بامداد چون ژاله بر برگ سبزی آفریده میشود و با پیدا شدن مهر رخشان، در عمر کوتاه خویش پایان مییابد.
برای من شیرین و دلرباتر از نوشتن کاری نیست، ولی این نوشته را از روی عشقم نیافریدم، بلکه آن را به فرمان اقتدارم و برای او مینگارم که میداند.
بابک ارجمندی
مردادماه ۱۳۷۵