ورود
جستجو
سرچشمه
در گذر زمان
سوابق حرفهای
گالری
نوشته های پراکنده
لینکها
تماس
جستجو
آورِ فرناس | بخش سوم
در جست و جوی هیزم و سوخت به این سوی و آن سوی رفتند. خورشید آرام به میان سپهر آبی نزدیک میشد و آن دو به سوی کلبه برمیگشتند.
آورِ فرناس | بخش ششم
کنار رود نشسته بودند. تنها آوایی که شنیده میشد، آهنگ آب بود که گاه تکان سنگها آن را همراهی میکرد.
آورِ فرناس | بخش پنجم
بامداد از خواب برخاستند و بر آن شدند، آنجا روند که دریا هنگام تنهایی میرفت. هوای خوبی بود. پس از باران زندگی تمام موجودات، شادابی و جانی دیگر گرفته بود.
آورِ فرناس | بخش چهارم
گفت: هنوز هنگام آن فرانرسیده. سپس برخاست و رو به آسمان کرد. چند لکۀ ابر در آسمان دیده میشد و نسیمی آرام میوزید.
آورِ فرناس | بخش دوم
ناگهان با آهنگی خشن گفت: تو را چه میشود؟ آهنگ انجام چه کار داری؟ از کجا آمدهای و چه نشانی را دنبال میکنی؟
آورِ فرناس | بخش یکم
گوسپندها به چرا در راغِ نوا بودند و چوپان در پی خویش. کاغ، آرامش از چوپان ربوده بود و چوپان با نوفِ خویش آرامش از کوهستان و دشت.
6 نتیجه
بابک ارجمندی
حریم شخصی
شرایط خدمات
تماس
فهرست
نوشتههای پراکنده
در گذر زمان
سوابق حرفهای
گالری
پانویس
فیلم مستند دریاچه کویر
دیوانِ دیو
آورِ فرناس
رود هراز
دوستان
نمای ایران؛ راهنمای ایرانگردی
دستسازههای ایرانی آنشلف
کلک آزادگان
روستای چاشم
دریاچه کویر
فرناز فرود
رهبین
ویراویر™ راهکار هوشمند
ووددن؛ دستسازههای چوبی
پیکمی؛ فروش محتوای دیجیتال
اُیو™ راهکار هوشمندسازی